معنی menjadi - جستجوی لغت در جدول جو
menjadi
بودن، تبدیل شود، شدن
ادامه...
بودَن، تَبدیل شَوَد، شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menjadikan batu
سنگ سار کردن، سنگ درست کن
ادامه...
سَنگ سار کَردَن، سَنگ دُرُست کُن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadi juara
قهرمان شدن
ادامه...
قَهرِمان شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadi ksatria
شوالیه شدن، شوالیه شود
ادامه...
شُوالیه شُدَن، شُوالیه شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadi milik
مربوط بودن، متعلّق به
ادامه...
مَربوط بودَن، مُتِعَلِّق بِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadi pelopor
پیشگام شدن، پیشگام باشید
ادامه...
پیشگام شُدَن، پیشگام باشید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadi pemberani
شجاع بودن، شجاع باش
ادامه...
شُجاع بودَن، شُجاع باش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadi relawan
داوطلب شدن
ادامه...
داوُطَلَب شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadi saksi
شاهد بودن، شاهد باش
ادامه...
شاهِد بودَن، شاهِد باش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadikan satu
تک کردن، یکی بساز
ادامه...
تَک کَردَن، یِکی بِساز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjalin
درهم پیچیدن، در هم تنیده
ادامه...
دَرهَم پیچیدَن، دَر هَم تَنیدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menari
رقصیدن
ادامه...
رَقصیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terjadi
رخ دادن، اتّفاق بیفتد
ادامه...
رُخ دادَن، اِتِّفاق بیُفتَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjamin
ضمانت دادن، اطمینان حاصل شود
ادامه...
ضِمانَت دادَن، اِطمینان حاصِل شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menodai
لکّه دار کردن
ادامه...
لَکِّه دار کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencari
جستجو کردن، به دنبال، جستجوگر
ادامه...
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjaga
نگهبانی کردن، نگهبان، مراقبت کردن
ادامه...
نِگَهبانی کَردَن، نِگَهبان، مُراقِبَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjahit
سوزن زدن، دوختن، دستکاری کردن
ادامه...
سوزَن زَدَن، دوختَن، دَستکاری کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadi insinyur
مهندس شدن
ادامه...
مُهَندِس شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی