جدول جو
جدول جو

معنی mengirim - جستجوی لغت در جدول جو

mengirim
ارسال کردن، ارسال کنید، فرستادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فرستنده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ترمز کردن، ترمز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فرسایشی، خراش دادن، پوست کندن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آب دادن، آب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پر کردن، پر کن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گمان کردن، فکر کن، فرض کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ارسال کردن، ارسال کنید، کشتی فرستادن، منتقل کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پست ارسال کردن، ارسال نامه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ارجاع کردن، آن را پس بفرست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فکس کردن، ارسال فکس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی