menghitung حساب کردن، شمارش، محاسبه کردن، شمارش کردن، شمردن ادامه... حِساب کَردَن، شُمارِش، مُحاسِبِه کَردَن، شُمارِش کَردَن، شِمُردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی