معنی menghitung menghitung حساب کردن، شمارش، محاسبه کردن، شمارش کردن، شمردن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menghilang menghilang ناپَدید شُدَن، ناپَدید می شَوَند، پَراکَندِه کَردَن، ناپَدید دیکشنری اندونزیایی به فارسی