معنی menggulir - جستجوی لغت در جدول جو
menggulir
اسکرول کردن، پیمایش
ادامه...
اِسکُرول کَردَن، پیمایِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menggali
تونل زدن، حفّاری، غار رفتن، کندن، گودال کندن، حفّاری کردن، حفر کردن، از خاک درآوردن
ادامه...
تونِل زَدَن، حَفّاری، غار رَفتَن، کَندَن، گودال کَندَن، حَفّاری کَردَن، حَفر کَردَن، اَز خاک دَرآوَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengusir
اخراج کردن، بدرقه کردن، از جابجا کردن، زدودن، بیرون کردن، برکنار کردن
ادامه...
اِخراج کَردَن، بَدرَقِه کَردَن، اَز جابِجا کَردَن، زُدودَن، بیرون کَردَن، بَرکِنار کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengukir
تراشیدن، حک کردن، حکّاکی کردن، خراشیدن
ادامه...
تراشیدَن، حَک کَردَن، حَکّاکی کَردَن، خراشیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengalir
جاری بودن، جریان، فوران، جاری شدن
ادامه...
جاری بودَن، جَریان، فَوَران، جاری شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی