معنی mengetuk - جستجوی لغت در جدول جو
mengetuk
کوبیدن، در زدن، زدن
ادامه...
کوبیدَن، دَر زَدَن، زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mengetik
نوع دادن، نوع
ادامه...
نَوع دادَن، نُوع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengutuk
محکوم کردن، نفرین، لعنت کردن
ادامه...
مَحکوم کَردَن، نِفرین، لَعنَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencetak
چاپ کردن، چاپ کنید
ادامه...
چاپ کَردَن، چاپ کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerut
چروک خوردن، کوچک شدن، چین خوردن
ادامه...
چُروک خُوردَن، کوچَک شُدَن، چین خُوردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengeluh
شکایت کردن، آه، شاکی، آه و فغان کردن، ناله دار، زاری کردن، نالان
ادامه...
شِکایَت کَردَن، آه، شاکی، آه و فَغان کَردَن، نالِه دار، زاری کَردَن، نالان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengejek
تمسخر کردن، تمسخر کرد، تحقیر کردن، مسخره کردن، تمسخر آمیز، تحقیرآمیز، آزاردهنده
ادامه...
تَمَسخُر کَردَن، تَمَسخُر کَرد، تَحقِیر کَردَن، مَسخَرِه کَردَن، تَمَسخُر آمیز، تَحقیرآمیز، آزاردَهَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengatur
ترتیب دادن، ترتیب دهید، تنظیم کردن
ادامه...
تَرتِیب دادَن، تَرتِیب دَهید، تَنظِیم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengantuk
چرت زدن، خوٰاب آلود
ادامه...
چُرت زَدَن، خوٰاب آلود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengaduk
چرخاندن، هم بزنید، هم زدن
ادامه...
چَرخاندَن، هَم بِزَنید، هَم زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menekuk
خم کردن، خم شدن
ادامه...
خَم کَردَن، خَم شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menepuk
ضربه سریع زدن، ضربه زدن
ادامه...
ضَربِه سَریع زَدَن، ضَربِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengetuk ringan
دست زدن، به آرامی در زدن
ادامه...
دَست زَدَن، بِه آرامی دَر زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی