جدول جو
جدول جو

معنی mengatakan - جستجوی لغت در جدول جو

mengatakan
گفتن، بگو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آموزش دادن، آموزش دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
راه اندازی کردن، روشن کن، شعله ور شدن، اشتعال کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برابر بودن، برابر کردن، معادل بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
یکپارچه کردن، متّحد شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی توجّهی کردن، نادیده گرفتن، غفلت کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی نظمی ایجاد کردن، به هم ریختن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نسبت دادن، قلّاب، رابطه برقرار کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فرض کردن، ارسال کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اعلام کردن، دولت، بیان کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شکست دادن، شکست، غلبه کردن، غرق کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ضرب کردن، ضرب کنند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محفوظ کردن، امن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تحویل دادن، تحویل دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آدرس دادن، مستقیم، راهنمایی کردن، جهت دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ترش کردن، اسیدی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پوشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هموار کردن، صاف کردن، همسطح کردن، جمع آوری کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی