معنی mengamankan - جستجوی لغت در جدول جو
mengamankan
محفوظ کردن، امن
ادامه...
مَحفوظ کَردَن، اَمن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mengesankan
تأثیرگذار، چشمگیر، تأثیر گذاشتن، شگفت انگیز
ادامه...
تَأثِیرگُذار، چِشمگیر، تأثیر گُذاشتَن، شِگِفت اَنگیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendamaikan
واسطه گری کردن، آشتی دادن، صلح دادن
ادامه...
واسِطِه گَری کَردَن، آشتی دادَن، صُلح دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengayunkan
آرامش دادن، تاب
ادامه...
آرامِش دادَن، تاب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengasamkan
ترش کردن، اسیدی کردن
ادامه...
تُرش کَردَن، اَسیدی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengarahkan
آدرس دادن، مستقیم، راهنمایی کردن، جهت دادن
ادامه...
آدرِس دادَن، مُستَقیم، راهنَمایی کَردَن، جَهَت دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengalahkan
شکست دادن، شکست، غلبه کردن، غرق کردن
ادامه...
شِکَست دادَن، شِکَست، غَلَبِه کَردَن، غَرق کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengajarkan
آموزش دادن، آموزش دهید
ادامه...
آموزِش دادَن، آموزِش دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengacaukan
بی نظمی ایجاد کردن، به هم ریختن
ادامه...
بی نَظمی ایجاد کَردَن، بِه هَم ریختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengabaikan
بی توجّهی کردن، نادیده گرفتن، غفلت کردن
ادامه...
بی تَوَجُّهی کَردَن، نادیدِه گِرِفتَن، غِفلَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyarankan
پیشنهاد کردن، توصیه می کنند
ادامه...
پیشنَهاد کَردَن، تَوصِیَه می کُنَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyamarkan
پنهان کردن، مبدّل کردن
ادامه...
پِنهان کَردَن، مُبَدِّل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengatakan
گفتن، بگو
ادامه...
گُفتَن، بِگو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyamakan
برابر بودن، برابر کردن، معادل بودن
ادامه...
بَرابَر بودَن، بَرابَر کَردَن، مُعادِل بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی