معنی mengayunkan
mengayunkan
آرامش دادن، تاب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mengayunkan
mengamankan
mengamankan
مَحفوظ کَردَن، اَمن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengagumkan
mengagumkan
تَحسِین بَراَنگیز، دیدَنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengaburkan
mengaburkan
مُبهَم کَردَن، مُبهَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengajukan
mengajukan
فَرض کَردَن، اِرسال کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی