جدول جو
جدول جو

معنی mengalah - جستجوی لغت در جدول جو

mengalah
تسلیم کردن، عقب نشینی، گذشتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

همراهی کردن، اسکورت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مشتعل، روشن کردن، درخشان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غارت کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آشفته کردن، تصادفی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آموزش دادن، آموزش دهید، تدریس کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تجربه کردن، تجربه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جاری بودن، جریان، فوران، جاری شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
رکاب زدن، پدال زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تیز کردن، سنگ تیز کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
لحیم کردن، جوش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شکایت کردن، آه، شاکی، آه و فغان کردن، ناله دار، زاری کردن، نالان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تغییر دادن، تغییر دهید، تبدیل کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مستعمره کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هدف گذاری کردن، منجر می شود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شکست دادن، شکست، غلبه کردن، غرق کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی