جدول جو
جدول جو

معنی menerapkan - جستجوی لغت در جدول جو

menerapkan
اعمال کردن، اعمال شود، اجرا کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تعیین کردن، مجموعه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بخار کردن، تبخیر شود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مرحله گذاشتن، عمل کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تاکید کردن، تأکید کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تأیید کردن، تأیید کنید، ادّعا کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اجرای قانون کردن، راست کردن، حفظ کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سخت کردن، سفت شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آگاه کردن، روشنگر، روشن کننده، روشن کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی اثر کردن، خنثیٰ کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تخم گذاری کردن، جوجه کشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مؤثّر، ترسناک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واگذار کردن، تحویل دهید، تحویل دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کاربرد، اجرا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی