معنی menendang - جستجوی لغت در جدول جو
menendang
پایین زدن، لگد زدن
ادامه...
پایین زَدَن، لَگَد زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menentang
اعتراض کردن، علیه، مخالفت کردن
ادامه...
اِعتِراض کَردَن، عَلَیه، مُخالِفَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengundang
گرد هم آمدن، دعوت کنید، دعوت دادن، دعوت کننده
ادامه...
گِردِ هَم آمَدَن، دَعوَت کُنید، دَعوَت دادَن، دَعوَت کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menantang
چالش کردن، چالش، چالش برانگیز، چالش گر، نادیده گرفتن
ادامه...
چالِش کَردَن، چالِش، چالِش بَراَنگیز، چالِش گَر، نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merentang
کشیده شدن، کشش
ادامه...
کِشیدِه شُدَن، کِشِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی