معنی menempa - جستجوی لغت در جدول جو
menempa
آب شدن فلز، جعل کردن
ادامه...
آب شُدَنِ فِلِز، جَعل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memompa
پمپ کردن، پمپ
ادامه...
پُمپ کَردَن، پُمپ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menampar
سیلی زدن
ادامه...
سیلی زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menempel
چسبیدن، چوب، چسباندن
ادامه...
چَسبیدَن، چوب، چَسباندَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menembak
شلّیک کردن، شلّیک کنید
ادامه...
شِلّیک کَردَن، شِلّیک کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melempar
ریختن، پرتاب، پرتاب کردن، انداختن، نیزه انداختن
ادامه...
ریختَن، پَرتاب، پَرتاب کَردَن، اَنداختَن، نِیزِه اَنداختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyapa
سلام دادن، سلام کردن
ادامه...
سَلام دادَن، سَلام کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menempatkan berdampingan
کنار هم قرار دادن
ادامه...
کِنارِ هَم قَرار دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menempatkan
قرار دادن
ادامه...
قَرار دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی