جدول جو
جدول جو

معنی menekuk - جستجوی لغت در جدول جو

menekuk
خم کردن، خم شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ضربه سریع زدن، ضربه زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کوبیدن، در زدن، زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در آغوش گرفتن، بغل کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سرکوب کردن، فشار دادن، سرکوب کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سرزنش کردن، سرزنش کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خریداری کردن، بازخرید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حدس زدن، حدس بزن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خفه کردن، خفه کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پارچه کردن، بافتن، بافیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نفوذ کردن، چاقو زدن، سوزاندن، پرچم زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی