mendirikan پایه گذاری کردن، ایجاد کند، بر پا کردن، تاسیس کردن، بنیاد گذاشتن، ایجاد کردن ادامه... پایِه گُذاری کَردَن، ایجاد کُنَد، بَر پا کَردَن، تَاسیس کَردَن، بُنیاد گُذاشتَن، ایجاد کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی