mendekati مواجهه کردن، رویکرد، نزدیک شدن، در حال نزدیک شدن ادامه... مُواجَهَه کَردَن، رویکَرد، نَزدیک شُدَن، دَر حالِ نَزدیک شُدَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی