معنی mendarat - جستجوی لغت در جدول جو
mendarat
فرود آمدن، زمین
ادامه...
فُرود آمَدَن، زَمین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mendekat
قریب، نزدیک شدن
ادامه...
قَریب، نَزدیک شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendanai
سرمایه گذاری کردن، صندوق
ادامه...
سَرمایِه گُذاری کَردَن، صَندوق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendalam
عمیق
ادامه...
عَمیق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendadak
ناگهانی
ادامه...
ناگَهانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengarah
هدف گذاری کردن، منجر می شود
ادامه...
هَدَف گُذاری کَردَن، مُنجَر مِی شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencatat
لیست کردن، یادداشت برداری، فهرست کردن، ثبت کردن، یادداشت کردن
ادامه...
لیست کَردَن، یادداشت بَرداری، فِهرِست کَردَن، ثَبت کَردَن، یادداشت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencacat
آسیب زدن، مسخ شده
ادامه...
آسیب زَدَن، مَسخ شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentorat
راهنمایی، مربّیگری
ادامه...
راهنَمایی، مُرَبّیگَری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
menjarah
غارت کردن
ادامه...
غارَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendapat
نظر
ادامه...
نَظَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی