معنی mencirikan - جستجوی لغت در جدول جو
mencirikan
ویژگی دادن، مشخّص کردن
ادامه...
ویژِگی دادَن، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mendirikan
پایه گذاری کردن، ایجاد کند، بر پا کردن، تاسیس کردن، بنیاد گذاشتن، ایجاد کردن
ادامه...
پایِه گُذاری کَردَن، ایجاد کُنَد، بَر پا کَردَن، تَاسیس کَردَن، بُنیاد گُذاشتَن، ایجاد کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerikan
وحشیانه، وحشتناک، ترسناک، خرد کردن، حسّاس، قوی، وحشت انگیز، نفرت انگیز، هیولاوار
ادامه...
وَحشیانِه، وَحشَتناک، تَرسناک، خُرد کَردَن، حَسّاس، قَوی، وَحشَت اَنگِیز، نِفرَت اَنگیز، هَیُولاوار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencairkan
رقیق کردن، ذوب شود، یخ زدایی کردن
ادامه...
رَقیق کَردَن، ذُوب شَوَد، یَخ زُدایی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengirimkan
ارسال کردن، ارسال کنید، کشتی فرستادن، منتقل کردن
ادامه...
اِرسال کَردَن، اِرسال کُنید، کِشتی فِرِستادَن، مُنتَقِل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی