معنی mencair - جستجوی لغت در جدول جو
mencair
ذوب شدن، ذوب شود
ادامه...
ذُوب شُدَن، ذُوب شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mencari
جستجو کردن، به دنبال، جستجوگر
ادامه...
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencuri
دزدیدن، سرقت، دزدی کردن
ادامه...
دُزدیدَن، سِرقَت، دُزدی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencakar
چنگال زدن، خراش، پنجه زدن
ادامه...
چَنگال زَدَن، خَراش، پَنجِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengalir
جاری بودن، جریان، فوران، جاری شدن
ادامه...
جاری بودَن، جَریان، فَوَران، جاری شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menacer
تهدید کردن، تهدید کند
ادامه...
تَهدِید کَردَن، تَهدِید کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pencari
کاوشگر، جستجوگر
ادامه...
کاوِشگَر، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menari
رقصیدن
ادامه...
رَقصیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentir
دروغ گفتن، دروغ
ادامه...
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mentir
دروغ گفتن، دروغ
ادامه...
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mentir
دروغ گفتن، دروغ
ادامه...
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mancar
لنگ لنگ زدن، لنگی، لنگ لنگ حرکت کردن
ادامه...
لَنگ لَنگ زَدَن، لَنگی، لَنگ لَنگ حَرَکَت کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mencairkan
رقیق کردن، ذوب شود، یخ زدایی کردن
ادامه...
رَقیق کَردَن، ذُوب شَوَد، یَخ زُدایی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara mencair
به طور ذوب شونده، به صورت ذوب
ادامه...
بِه طُورِ ذُوب شَوَندِه، بِه صورَتِ ذُوب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی