معنی menangkis - جستجوی لغت در جدول جو
menangkis
دفع کردن، رد کردن
ادامه...
دَفع کَردَن، رَد کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menangis
گریه کردن، گریه کن، گریه کنان، گریان
ادامه...
گِریِه کَردَن، گِریِه کُن، گِریِه کُنان، گِریان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menangkap
بازداشت کردن، گرفتن، گرفتار کردن، دستگیر کردن، تور انداختن
ادامه...
بازداشت کَردَن، گِرِفتَن، گِرِفتار کَردَن، دَستگیر کَردَن، تور اَنداختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memangkas
برش زدن، برش دادن، بریدن، حذف کردن، برش کردن
ادامه...
بُرِش زَدَن، بُرِش دادَن، بُریدَن، حَذف کَردَن، بُرِش کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی