معنی meminjamkan - جستجوی لغت در جدول جو
meminjamkan
قرض دادن
ادامه...
قَرض دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memindahkan
جابجا کردن، حرکت کنید، جا به جا کردن
ادامه...
جابِجا کَردَن، حَرَکَت کُنید، جا بِه جا کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memanjakan
نگهداری کردن کودک، نوازش کردن، فرو رفتن، لوس کردن
ادامه...
نِگَهداری کَردَن کودک، نَوَازِش کَردَن، فُرو رَفتَن، لوس کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی