memerah سرازیر کردن، سرخ شدن، سرخ رو، قرمز شدن ادامه... سَرازیر کَردَن، سُرخ شُدَن، سُرخ رُو، قِرمِز شُدَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی