membungkuk خم شدن، تعظیم، تعظیم کردن، دم زدن، قوز کردن ادامه... خَم شُدَن، تَعظیم، تَعظیم کَردَن، دَم زدن، قوز کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی