membungkuk membungkuk خَم شُدَن، تَعظیم، تَعظیم کَردَن، دَم زدن، قوز کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membongkar membongkar جُدا کَردَن، باز کَردَن بَستِه بَندی، بارگیری را مُتِوَقِّف کَردَن، باز کَردَن پیچیدِگی ها دیکشنری اندونزیایی به فارسی