جدول جو
جدول جو

معنی memasukkan - جستجوی لغت در جدول جو

memasukkan
در هم پیچیدن، وارد کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مست، مست کننده، مست کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جعلی بودن، جعلی، تحریف کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مطمئن شدن، اطمینان حاصل شود، اطمینان کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بازار کردن، بازار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تحقیرآمیز، شرم آور، بی آبرو، فضیحت آمیز، رسوایی آمیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیش بردن، پیشبرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ضخیم کردن، ترکیب کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پوشاندن، آن را در غلاف قرار دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در کیسه گذاشتن، آن را در کیسه قرار دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در قفس انداختن، آن را در قفس قرار دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در جیب گذاشتن، آن را در جیب خود بگذارید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در فهرست سیاه قرار دادن، در لیست سیاه قرار گرفته است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی