معنی memanjangkan - جستجوی لغت در جدول جو
memanjangkan
طولانی کردن
ادامه...
طولانی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memasangkan
جفت کردن، جفت
ادامه...
جُفت کَردَن، جُفت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memapangkan
سنگ فرش کردن، قرار دادن
ادامه...
سَنگ فَرش کَردَن، قَرار دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memanjakan
نگهداری کردن کودک، نوازش کردن، فرو رفتن، لوس کردن
ادامه...
نِگَهداری کَردَن کودک، نَوَازِش کَردَن، فُرو رَفتَن، لوس کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memanjangkan leher
گردن دراز کردن، گردن را بلند کنید
ادامه...
گَردَن دِراز کَردَن، گَردَن را بُلَند کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی