معنی memalu - جستجوی لغت در جدول جو
memalu
چکّش زدن
ادامه...
چَکُّش زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Female
مؤنّث، زن
ادامه...
مُؤَنَّث، زَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dengan cara memalukan
با بدنامی، به شکلی شرم آور، به طور تحقیرآمیز، به طور ننگین
ادامه...
با بَدنامی، بِه شِکلی شَرم آوَر، بِه طُورِ تَحقیرآمیز، بِه طُورِ نَنگین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan memalukan
با شرمندگی، شرم آور
ادامه...
با شَرمَندِگی، شَرم آوَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
malu
شرمنده، خجالت زده، شرمگین، شرم زده، خجالتی
ادامه...
شَرمَندِه، خِجالَت زَدِه، شَرمگین، شَرم زَدِه، خِجالَتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memalukan
تحقیرآمیز، شرم آور، بی آبرو، فضیحت آمیز، رسوایی آمیز
ادامه...
تَحقیرآمیز، شَرم آوَر، بی آبِرو، فَضیحَت آمیز، رُسوایی آمیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memar
داغ کردن، کبود شده، آسیب دیده
ادامه...
داغ کَردَن، کَبود شُدِه، آسیب دیدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
metali
فلزّی، فلزات
ادامه...
فِلِزّی، فِلِزات
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mlemavu
بیکار، از کار افتاده است
ادامه...
بیکار، اَز کار اُفتادِه اَست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mremavu
دست و پا چلفتی، از کار افتاده است
ادامه...
دَست و پا چُلُفتی، اَز کار اُفتادِه اَست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
memeli
پستاندار
ادامه...
پِستاندار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
memaku
میخ زدن، میخکوب شده، میخکوب کردن
ادامه...
میخ زَدَن، میخکوب شُدِه، میخکوب کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pemilu
انتخابات
ادامه...
اِنتِخابات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merayu
ترغیب کردن، اغوا کردن، گول زدن، یاری کننده
ادامه...
تَرغِیب کَردَن، اِغوا کَردَن، گول زَدَن، یاری کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memarut
رنده کردن
ادامه...
رَندِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mematuk
نوک زدن
ادامه...
نُوک زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membalut
پانسمان کردن، بانداژ
ادامه...
پانسِمان کَردَن، بانداژ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memandu
راهنمایی کردن، راهنمای
ادامه...
راهنَمایی کَردَن، راهنَمای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memeluk
در آغوش گرفتن، بغل کردن
ادامه...
دَر آغوش گِرِفتَن، بَغَل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memicu
آغاز کردن، ماشه
ادامه...
آغاز کَردَن، ماشه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pemalu
ترسو، خجالتی
ادامه...
تَرسو، خِجالَتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara memalukan
به شکل ننگین، شرم آور، ننگ آمیزانه، به طور شرم آور، به طور ننگین، با رسوایی
ادامه...
بِه شِکلِ نَنگین، شَرم آوَر، نَنگ آمیزانِه، بِه طُورِ شَرم آوَر، بِه طُورِ نَنگین، با رُسوایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی