معنی memajukan - جستجوی لغت در جدول جو
memajukan
پیش بردن، پیشبرد
ادامه...
پیش بُردَن، پیشبُرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memalukan
تحقیرآمیز، شرم آور، بی آبرو، فضیحت آمیز، رسوایی آمیز
ادامه...
تَحقیرآمیز، شَرم آوَر، بی آبِرو، فَضیحَت آمیز، رُسوایی آمیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memadukan
ضخیم کردن، ترکیب کردن
ادامه...
ضَخیم کَردَن، تَرکیب کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memilukan
دل خراش، غم انگیز
ادامه...
دِل خَراش، غَم اَنگیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengajukan
فرض کردن، ارسال کنید
ادامه...
فَرض کَردَن، اِرسال کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memalsukan
جعلی بودن، جعلی، تحریف کردن
ادامه...
جَعلی بودَن، جَعلی، تَحرِیف کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memabukkan
مست، مست کننده، مست کردن
ادامه...
مَست، مَست کُنَندِه، مَست کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memaafkan
ببخشیدن، ببخش، عذر خوٰاستن، بخشش کردن، بخشیدن
ادامه...
بِبَخشیدَن، بِبَخش، عُذر خوٰاستَن، بَخشِش کَردَن، بَخشیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mematikan
فلج کننده، خاموش کردن، کشنده
ادامه...
فَلَج کُنَندِه، خاموش کَردَن، کُشَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memasukkan
در هم پیچیدن، وارد کنید
ادامه...
دَر هَم پیچیدَن، وارِد کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memanjakan
نگهداری کردن کودک، نوازش کردن، فرو رفتن، لوس کردن
ادامه...
نِگَهداری کَردَن کودک، نَوَازِش کَردَن، فُرو رَفتَن، لوس کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melakukan
مرتکب شدن، انجام دهید، انجام دادن، پذیرفتن
ادامه...
مُرتَکِب شُدَن، اَنجام دَهید، اَنجام دادَن، پَذیرُفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meragukan
بی اعتمادی کردن، مشکوک، شک کردن، شک برانگیز، شکّاک
ادامه...
بی اِعتِمادی کَردَن، مَشکوک، شَک کَردَن، شَک بَراَنگیز، شَکّاک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kemajuan
پیشبرد، پیشرفت
ادامه...
پیشبُرد، پیشرَفت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی