معنی memadamkan - جستجوی لغت در جدول جو
memadamkan
خاموش کردن
ادامه...
خاموش کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memadatkan
فشرده کردن، فشرده
ادامه...
فِشُردِه کَردَن، فِشُردِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menanamkan
کاشتن، جاسازی کنید، درون سازی کردن، نهادن
ادامه...
کاشتَن، جاسازی کُنید، دَرون سازی کَردَن، نَهادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menajamkan
تیز کردن
ادامه...
تیز کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memanaskan
گرم کردن، گرما
ادامه...
گَرم کَردَن، گَرما
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mematahkan
شکستن
ادامه...
شِکَستَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memasarkan
بازار کردن، بازار
ادامه...
بازار کَردَن، بازار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memadukan
ضخیم کردن، ترکیب کردن
ادامه...
ضَخیم کَردَن، تَرکیب کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memaafkan
ببخشیدن، ببخش، عذر خوٰاستن، بخشش کردن، بخشیدن
ادامه...
بِبَخشیدَن، بِبَخش، عُذر خوٰاستَن، بَخشِش کَردَن، بَخشیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pemadaman
خاموشی
ادامه...
خاموشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی