جدول جو
جدول جو

معنی melepaskan - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تأیید کردن، تأیید کنید، ادّعا کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تخم گذاری کردن، جوجه کشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
از دست دادن، جست و خیز کردن، رد کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گذاشتن، قرار دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تضعیف کردن، تضعیف شود، ضعیف کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خسته کردن، طاقت فرسا، خسته کننده، سخت کوشانه، پرزحمت، سخت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قانونی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
انفجار کردن، منفجر کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گسترش دادن، گسترش دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واگذاری، آزاد کردن، جداسازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تنازل از مالکیّت، انصراف از حقوق ارث
دیکشنری اندونزیایی به فارسی