معنی melayani - جستجوی لغت در جدول جو
melayani
خدمت کردن، خدمت کنید
ادامه...
خِدمَت کَردَن، خِدمَت کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
melayang
شناور بودن، شناور
ادامه...
شِناوَر بودَن، شِناوَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melarang
ممنوع کردن، منع، ممانعت کردن، ممنوع، تحریم کردن
ادامه...
مَمنوع کَردَن، مَنع، مُمانِعَت کَردَن، مَمنوع، تَحرِیم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melawan
مقابله کردن، مخالفت کنند
ادامه...
مُقابَلِه کَردَن، مُخالِفَت کُنَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pelayan
خدمتکار، پشیمانم
ادامه...
خِدمَتکار، پَشیمانَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی