معنی melangkah - جستجوی لغت در جدول جو
melangkah
قدم گذاشتن، گام
ادامه...
قَدَم گُذاشتَن، گام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menangkap
بازداشت کردن، گرفتن، گرفتار کردن، دستگیر کردن، تور انداختن
ادامه...
بازداشت کَردَن، گِرِفتَن، گِرِفتار کَردَن، دَستگیر کَردَن، تور اَنداختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memangkas
برش زدن، برش دادن، بریدن، حذف کردن، برش کردن
ادامه...
بُرِش زَدَن، بُرِش دادَن، بُریدَن، حَذف کَردَن، بُرِش کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melingkar
دایره ای
ادامه...
دایِرِه ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melanggar
شکستن، نقض کند، مخالفت کردن، نقض کردن
ادامه...
شِکَستَن، نَقض کُنَد، مُخالِفَت کَردَن، نَقض کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merangkak
زحمت کشیدن، خزیدن، خزنده
ادامه...
زَحمَت کِشیدَن، خَزیدَن، خَزَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merangkai
ریسمان کشیدن، رشته
ادامه...
ریسمان کِشیدَن، رِشتِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
langkah
گام
ادامه...
گام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melangkah lebar
بلند قدمی برداشتن، گام برداشتن
ادامه...
بُلَند قَدَمی بَرداشتَن، گام بَرداشتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melangkah dengan gaya
گردن کشی کردن، به سبک راه رفتن
ادامه...
گَردَن کِشی کَردَن، بِه سَبکِ راه رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی