جدول جو
جدول جو

معنی matigen - جستجوی لغت در جدول جو

matigen
معتدل کردن، متوسّط
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مدیریّت کردن، مدیریّت کنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
توانا کردن، توانمند کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
چمن زدن، چمن زنی
دیکشنری هلندی به فارسی
با گستاخی یا خودبزرگ بینی، مغلوب
دیکشنری هلندی به فارسی