جدول جو
جدول جو

معنی masseren - جستجوی لغت در جدول جو

masseren
توده کردن، ماساژ دادن
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

توده کردن، ماساژ دادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
عبور کردن، عبور کند
دیکشنری هلندی به فارسی
پوشاندن، ماسک
دیکشنری هلندی به فارسی
پوشاندن، ماسک
دیکشنری آلمانی به فارسی
رخ دادن، اتّفاق بیفتد، عبور کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
اصلاح کردن، تراشیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
علامت زدن، علامت گذاری کنید
دیکشنری هلندی به فارسی
لنگ لنگ حرکت کردن، کمبود
دیکشنری هلندی به فارسی
پایه گذاری کردن، پایه
دیکشنری هلندی به فارسی
مرحله بندی کردن، مرحله بندی
دیکشنری هلندی به فارسی
ماساژ دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی