معنی maneno - جستجوی لغت در جدول جو
maneno
اصطلاحات، کلمات
ادامه...
اِصطِلاحات، کَلَمات
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
maken
ساختن
ادامه...
ساختَن
دیکشنری هلندی به فارسی
manso
اهلی، ملایم
ادامه...
اَهلی، مُلایِم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
manco
شل، لنگ
ادامه...
شَل، لَنگ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
danno
زیان، آسیب
ادامه...
زیان، آسیب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
malen
رنگ کردن
ادامه...
رَنگ کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
mnene
قوی هیکل، ضخیم، چاق، چاق و چلّه، گوشتی، چاقی، کوتاه و ضخیم
ادامه...
قَوی هِیکَل، ضَخیم، چاق، چاق و چِلِّه، گوشتی، چاقی، کوتاه و ضَخیم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
malen
خراشیدن، آسیاب کردن، خردکننده
ادامه...
خراشیدَن، آسیاب کَردَن، خُردکُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
maono
بینش، بینایی
ادامه...
بینِش، بینایی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mando
فرماندهی، فرمان
ادامه...
فَرماندِهی، فَرمان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
maneno yasiyoeleweka
ور ور کردن، کلمات نامفهوم
ادامه...
وِر وِر کَردَن، کَلَمات نامَفهوم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
maneno ya kifahari
لفّاظی، کلمات ظریف
ادامه...
لَفّاظی، کَلَمات ظَریف
دیکشنری سواحیلی به فارسی
maneno ya kawaida
جملات کلیشه ای، کلمات رایج
ادامه...
جُمَلات کِلیشِه ای، کَلَمات رایِج
دیکشنری سواحیلی به فارسی
maneno mengi
پرحرفی، کلمات زیادی، پرگویی
ادامه...
پُرحَرفی، کَلَمات زیادی، پُرگویی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
neno
زبانی، کلمه
ادامه...
زَبانی، کَلَمِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
meno
کم، کمتر
ادامه...
کَم، کَمتَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ameno
معتدل، خفیف
ادامه...
مُعتَدِل، خَفیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
manso
اهلی، ملایم
ادامه...
اَهلی، مُلایِم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
moreno
موئی قهوه ای، تاریک
ادامه...
موئی قَهوِه ای، تاریک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
canino
سگ مانند، سگ سگ
ادامه...
سَگ مانَند، سَگ سَگ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imanen
ذاتی، ماندگار
ادامه...
ذاتی، ماندِگار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
canino
سگ مانند، سگ سگ
ادامه...
سَگ مانَند، سَگ سَگ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
manera
طرز، روش
ادامه...
طَرزِ، رَوِش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
canino
سگ مانند، سگ سگ
ادامه...
سَگ مانَند، سَگ سَگ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mandão
رئیس مآب، رئیس
ادامه...
رَئیس مَآب، رَئیس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
moreno
موئی قهوه ای، سبزه
ادامه...
موئی قَهوِه ای، سَبزِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
madeni
بدهکاری، بدهی ها
ادامه...
بِدِهکاری، بِدِهی ها
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mareo
درد سفر، سرگیجه، دریازدگی
ادامه...
دَرد سَفَر، سَرگیجِه، دَریازَدِگی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
manjano
زرد
ادامه...
زَرد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mateso
رنج، شکنجه، اذیّت، تحمیل، آزار، عذاب، مصیبت
ادامه...
رَنج، شِکَنجِه، اَذیَّت، تَحمیل، آزار، عَذاب، مُصیبَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mfanano
هماهنگی، شباهت، منسجم، تناسب
ادامه...
هَماهَنگی، شَباهَت، مُنسَجِم، تَنَاسُب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
materno
مادری
ادامه...
مادَری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mancino
چپ دست
ادامه...
چَپ دَست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ajeno
بی خبر، غیر وابسته
ادامه...
بی خَبَر، غِیرِ وابَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
kifaa cha maneno
اداکننده، دستگاه کلامی
ادامه...
اَداکُنَندِه، دَستگاه کَلامی
دیکشنری سواحیلی به فارسی