معنی mamrotał - جستجوی لغت در جدول جو
mamrotał
نجوا کرده، نحوی
ادامه...
نَجوا کَردِه، نَحوِی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mamrotać
پر حرفی کردن، پر از اتّفاقات، زیر لب گفتن، تابع، زمزمه کردن
ادامه...
پُر حَرفی کَردَن، پُر اَز اِتِّفاقات، زیرِ لَب گُفتَن، تابِع، زِمزِمِه کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی