mamrotać پر حرفی کردن، پر از اتّفاقات، زیر لب گفتن، تابع، زمزمه کردن ادامه... پُر حَرفی کَردَن، پُر اَز اِتِّفاقات، زیرِ لَب گُفتَن، تابِع، زِمزِمِه کَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی