- makini
مراقب، توجّه کنید، احتیاطی، محتاط، متمرکز، دقیق، بیش از حد محتاط، دقیق و موشکاف
معنی makini - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کرم مانند، صاف، ظریف، خطّی، ملایم، نرمی، لطیف، نرم، نرم و فشرده، مخملی، نازک
نظر، نظرات، دیدگاه ها
هوش، ذهن، روانی، سلامتی عقل، سلامت عقل، زیرکی
مطمئن، باور کن
امضا کردن، امضا
مینی، کوچک سازی
به طور شلخته، بخاطر عدم توجّه
ساختن
آرام، مراقب باشید، ساکن، مقیم، ساکت، آرامش پذیر
تمرکز، توجّه، دقیق بودن، دقّت، تفکّر
دانه داری، لبه، تیزی، زننده
محروم، فقیر، غمگین، نیازمند، کم برخوردار، بدبخت
ماشین ساز، مکانیک
افسردگی، فقر، بدبختی
گروهبان
دست زدن، تشویق
مسکن، اقامتگاه، تسویه حساب
بدهکاری، بدهی ها
مطمئن، معیّن
بی وفا، سرسخت، مصرّ، لجوج، نظر محور، ناراحت، با اعتماد به نفس، ارادی
وکیل دادگستری، یک وکیل، مشاور حقوقی
معنویت، معنی، معنا
خوردن، بخور
بدخیم، باهوش
با مشورت، با دقّت، به طور مصمّم، با توجّه، با تمرکز، با وسواس