معنی magenta - جستجوی لغت در جدول جو
magenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
magenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
magenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
magenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری هلندی به فارسی
magenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
magenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری آلمانی به فارسی
magenta
ماجنتا، مادر
ادامه...
ماجِنتا، مادَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
magenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
magenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Magenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
agent
نماینده
ادامه...
نَمَایَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
agent
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
maenea
شیوع، مناطق
ادامه...
شُیوع، مَناطِق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
agente
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
agente
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
agente
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
macenta
ماجنتا، سرخابی
ادامه...
ماجِنتا، سُرخابی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
agent
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری هلندی به فارسی