معنی lodowato - جستجوی لغت در جدول جو
lodowato
به طور یخ زده، یخبندان
ادامه...
بِه طُورِ یَخ زَدِه، یَخبَندَان
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
lodowatość
یخ بندی، منجمد کردن
ادامه...
یَخ بَندی، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
lodowaty
خیلی سرد، سیخ دار بودن، یخی، یخ زدگی، سرد
ادامه...
خِیلی سَرد، سیخ دار بودَن، یَخِی، یَخ زَدِگی، سَرد
دیکشنری لهستانی به فارسی
porowato
به طور متخلخل، مدّعیانه
ادامه...
بِه طُورِ مُتِخَلخِل، مُدَّعیانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی