معنی lodowaty lodowaty خیلی سرد، سیخ دار بودن، یخی، یخ زدگی، سرد خِیلی سَرد، سیخ دار بودَن، یَخِی، یَخ زَدِگی، سَرد دیکشنری لهستانی به فارسی