معنی liniowy - جستجوی لغت در جدول جو
liniowy
خطّی، به صورت خطّی
ادامه...
خَطّی، بِه صورَتِ خَطّی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
liniowo
خطّی، در یک خط
ادامه...
خَطّی، دَر یِک خَط
دیکشنری لهستانی به فارسی
leniwy
تعلّل کننده، به تعویق انداختن، تنبل، تنبلی، کند
ادامه...
تَعَلُّل کُنَندِه، بِه تَعویق اَنداختَن، تَنبَل، تَنبَلی، کُند
دیکشنری لهستانی به فارسی