معنی linda - جستجوی لغت در جدول جو
linda
محافظت شده، محافظت کنید
ادامه...
مُحافِظَت شُدِه، مُحافِظَت کُنید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
lindo
زیبا، خوب
ادامه...
زیبا، خوب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pinda
چرخاندن، خم شدن
ادامه...
چَرخاندَن، خَم شُدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lindwa
پناه گرفته، محافظت شده است
ادامه...
پَناه گِرِفتِه، مُحافِظَت شُدِه اَست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lindi
تختی، عمیق
ادامه...
تَختی، عَمیق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lindamente
زیبا، به زیبایی، به طور باشکوه، به طور زیبا یا دلپذیر
ادامه...
زیبا، بِه زیبایی، بِه طُورِ باشُکوه، بِه طُورِ زیبا یا دِلپَذیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de manera linda
به طور ناز، به روشی ناز
ادامه...
بِه طُورِ ناز، بِه رَوِشی ناز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
blindage
زره پوش کردن، محافظ
ادامه...
زِرِه پوش کَردَن، مُحافِظ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
colindar
مجاورت داشتن، مجاورت کردن
ادامه...
مُجاوِرَت داشتَن، مُجاوِرَت کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
blindar
زره پوش کردن، سپر
ادامه...
زِرِه پوش کَردَن، سِپَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
blindare
زره پوش کردن، زره پوش
ادامه...
زِرِه پوش کَردَن، زِرِه پوش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
kwa mviringo wa silinda
به طور استوانه ای، به محیط سیلندر
ادامه...
بِه طُورِ اُستُوانِه ای، بِه مُحیط سیلَندر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ukosefu wa kujilinda
بی دفاعی، عدم دفاع از خود
ادامه...
بی دِفاعی، عَدَمِ دِفاع اَز خُود
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kulinda
نگهبانی کردن، برای محافظت، پناه دادن، محافظت کردن، حفاظت کردن
ادامه...
نِگَهبانی کَردَن، بَرایِ مُحافِظَت، پَناه دادَن، مُحافِظَت کَردَن، حِفاظَت کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uwezo wa kujilinda
دفاع پذیری، توانایی محافظت از خود
ادامه...
دِفاع پَذیری، تَوانایی مُحافِظَت اَز خُود
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa kujilinda
دفاعی، از دفاع شخصی
ادامه...
دِفاعی، اَز دِفاع شَخصی
دیکشنری سواحیلی به فارسی