معنی legge - جستجوی لغت در جدول جو
legge
قانون
ادامه...
قانون
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
eleggere
انتخاب کردن، انتخاب کنید
ادامه...
اِنتِخاب کَردَن، اِنتِخاب کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
buizen leggen
لوله کشیدن، لوله گذاری
ادامه...
لولِه کِشیدَن، لولِه گُذاری
دیکشنری هلندی به فارسی
straatstenen leggen
سنگ فرش کردن، گذاشتن سنگ فرش
ادامه...
سَنگ فَرش کَردَن، گُذاشتَن سَنگ فَرش
دیکشنری هلندی به فارسی
uitleggen
تفسیر کردن، توضیح دهید، توضیح دادن
ادامه...
تَفسیر کَردَن، تُوضِیح دَهید، توضیح دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
uitleggevend
به طور توضیحی، توضیحی
ادامه...
بِه طُورِ تَوضِیحی، تُوضِیحی
دیکشنری هلندی به فارسی
tegels leggen
کاشی گذاشتن، کاشی گذاری
ادامه...
کاشی گُذاشتَن، کاشی گُذاری
دیکشنری هلندی به فارسی
niet te weerleggen
غیرقابل انکار، نمی توان رد کرد
ادامه...
غِیرِقابِلِ اِنکار، نِمی تَوَان رَد کَرد
دیکشنری هلندی به فارسی
blootleggen
افشا کردن، در معرض قرار دادن
ادامه...
اِفشا کَردَن، دَر مَعرِض قَرار دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
op de plank leggen
قفسه گذاشتن، در قفسه قرار دهید
ادامه...
قَفَسِه گُذاشتَن، دَر قَفَسِه قَرار دَهید
دیکشنری هلندی به فارسی
opleggen
تحمیل کردن، تحمیل کند
ادامه...
تَحمیل کَردَن، تَحمیل کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
inleggen
درون سازی کردن، درج کنید، ترشی انداختن
ادامه...
دَرون سازی کَردَن، دَرج کُنید، تُرشی اَنداختَن
دیکشنری هلندی به فارسی
grondlegger
ایجادکننده، لیبرالیسم
ادامه...
ایجادکُنَندِه، لیبِرالیسم
دیکشنری هلندی به فارسی
in modo leggero
با سبک، به روشی سبک
ادامه...
با سَبُک، بِه رَوِشی سَبُک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
battere leggermente
دست زدن، ضرب و شتم ملایم
ادامه...
دَست زَدَن، ضَرب و شَتم مُلایِم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
leggen
گذاشتن، قرار دادن
ادامه...
گُذاشتَن، قَرار دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
rieleggere
دوباره انتخاب شدن، انتخاب مجدّد
ادامه...
دُوبارِه اِنتِخاب شُدَن، اِنتِخاب مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rileggere
دوباره خوٰاندن، بازخوٰانی
ادامه...
دُوبارِه خوٰاندَن، بازخوٰانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
weerleggen
رد کردن
ادامه...
رَد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
con leggerezza
به طور نسیم وار، به آرامی
ادامه...
بِه طُورِ نَسِیم وار، بِه آرامی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
alleggerire
سبک کردن
ادامه...
سَبُک کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
senza legge
بی قانون
ادامه...
بی قانون
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
leggendariamente
افسانه ای، به صورت افسانه ای
ادامه...
اَفسانِه ای، بِه صورَتِ اَفسانِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
leggendario
اسطوره ای، افسانه ای
ادامه...
اُسطورِه ای، اَفسانِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
leggere
خوٰاندن، نور
ادامه...
خوٰاندَن، نور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
leggerezza
سبک مغزی، سبکی، سبکبالی
ادامه...
سَبُک مَغزی، سَبُکی، سَبُکبالی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
leggermente
به آرامی، کمی
ادامه...
بِه آرامی، کَمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
leggero
جزئی، نور، سبک
ادامه...
جُزئی، نور، سَبُک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
laag leggen
لایه گذاشتن، دراز بکش
ادامه...
لایِه گُذاشتَن، دِراز بِکُش
دیکشنری هلندی به فارسی