kłótliwy جدلی، جدّ، خوش جوش، خوش تیپ، بحثی، سخاوتمندانه، دعوا جوی، مراحل دادگاه ادامه... جَدَلی، جِدّ، خُوش جُوش، خُوش تیپ، بَحثی، سَخاوَتمَندانِه، دَعوا جوی، مراحِل دادگاه دیکشنری لهستانی به فارسی