معنی kusitishwa - جستجوی لغت در جدول جو
kusitishwa
توقّف، فسخ شود
ادامه...
تَوَقُّف، فَسخ شَوَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kusitisha
متوقّف کردن، برای توقّف، تعلیق کردن
ادامه...
مُتِوَقِّف کَردَن، بَرایِ تَوَقُّف، تَعلِیق کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kusafishwa
پاک شده، تمیز شود
ادامه...
پاک شُدِه، تَمیز شَوَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kupitisha
قایق رساندن، عبور کردن
ادامه...
قایِق رِساندَن، عُبور کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی