kushughulikia معامله کردن، دسته، دست گرفتن، مبارزه کردن ادامه... مُعامِلِه کَردَن، دَستِه، دَست گِرِفتَن، مُبارِزِه کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی