جدول جو
جدول جو

معنی kundi - جستجوی لغت در جدول جو

kundi
جناح، گروه
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فاحش، آشکار
دیکشنری آلمانی به فارسی
هنرشناسی، تخصّص
دیکشنری هلندی به فارسی
گروه گرایی، وضعیت گروه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
گروه کردن، برای ایجاد یک گروه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
زبان شناختی، زبانی، از نظر زبانی
دیکشنری هلندی به فارسی
گرامری، زبان شناس
دیکشنری هلندی به فارسی
باغبان
دیکشنری هلندی به فارسی
چابکانه، ماهرانه، چابک، با مهارت، به طور ماهرانه
دیکشنری هلندی به فارسی
فیزیک دان
دیکشنری هلندی به فارسی
قابل آموزش، آموزشی
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور بی سیاست، نادان
دیکشنری هلندی به فارسی
درمانی، پزشکی
دیکشنری هلندی به فارسی
جانبداری، تعصّب گروهی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
کلیدی، کلید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور دسته جمعی، از طریق یک گروه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
قابل قضاوت، عاقلانه
دیکشنری هلندی به فارسی
عقلانیّت، خردورزی
دیکشنری هلندی به فارسی
تغذیه دان، متخصّص تغذیه
دیکشنری هلندی به فارسی
ریاضیاتی، ریاضی، از لحاظ ریاضی
دیکشنری هلندی به فارسی
ریاضیدان
دیکشنری هلندی به فارسی
داروشناس، گیاه شناس
دیکشنری آلمانی به فارسی
به طور ماهرانه، متخصّص
دیکشنری آلمانی به فارسی
دسته خوانندگان، گروه خوٰانندگان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
کارگر ساختمانی، تکنسین
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دانشمندانه، متخصّص
دیکشنری هلندی به فارسی