معنی kumulatywny - جستجوی لغت در جدول جو
kumulatywny
مجموعی، احساس
ادامه...
مَجموعی، اِحساس
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kumulatywnie
به طور تجمّعی، به صورت خودنمایی، جمعاً، جنبه
ادامه...
بِه طُورِ تَجَمُّعی، بِه صورَتِ خودنَمایی، جَمعاً، جَنبِه
دیکشنری لهستانی به فارسی