معنی krwawić - جستجوی لغت در جدول جو
krwawić
خون ریختن، خونسردی
ادامه...
خون ریختَن، خونسَردی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
trawić
هضم کردن، هفت
ادامه...
هَضم کَردَن، هَفت
دیکشنری لهستانی به فارسی
krwawy
خونین، خون بریز
ادامه...
خونین، خون بِریز
دیکشنری لهستانی به فارسی
krwawo
با خونریزی، سرد، به طور خونین، لذّت بخش
ادامه...
با خونریزی، سَرد، بِه طُورِ خونین، لِذَّت بَخش
دیکشنری لهستانی به فارسی
kiwawi
کج، کیوی
ادامه...
کَج، کیوی
دیکشنری سواحیلی به فارسی